از مقدمه و شروع نرم و آهنگین خبری نیست چون سعی کردم ولی سخت بود . پس میرویم سر اصل موضوع .
ها ,، ,بلندگو , ,صدا ,صدای ,بلندگو ها ,ها برای ,این است ,بلندگوی بزرگ ,می شوند صدا خیلی موثر است ، در حالی که همه عمر همگان با خودشان فکر می کنند محتوا بر کلام و صدا مقدم است و این محتواست که تعیین کننده است ، اما در آخرین قدم همان افکار و محتوای خارق العاده هم دست به دامان صداها می شوند برای حیات و انتشار خودشان .
بعد از گذشت این همه عمر از پیدایش اولین ادیان و اولین گروه های مردم ، تا به حال ، چیزی که مشخص است این است که خب ، قرار است اینطوری کار کند . حتی اگر محتوایی در کار باشد نیازمند یک بلندگوی بزرگ است برای اینکه رشد پیدا کند . و ایراد این بلندگوی بزرگ این است که هر چیزی که از آن پخش شود برای عموم قابل توجهی از مردم پذیرفتنی است . ( همان ایراد همیشگی جامعه در پذیرفتن و تقلید چیزها بدون آگاهی و دانش ) و اینجاست که این ویژگی دستمایه بازی گروه ها برای رقابت با یکدیگر خواهد شد .
اگر از همان ابتدا ، بشر این را می پذیرفت که صرفا صدای بلند محتوای بهتری از صداهای ضعیفتر ندارد کار اصلا به اینجا ها نمی کشید .
گاهی بلندگو ها با صداهای کوچک برای اهداف مشترک هم آواز می شوند ، گاهی بلندگو ها برای زیر سوال بردن صدا های دیگر دست به کار می شوند . گاهی بلند گو ها برای به گوش نرسیدن صداهای ضعیفتر صرفا از روی تضاد در اهداف به صدا در میایند . گاهی هم خب برای تشویش به صدا در می آیند . نکته این است که بلندگو ها معیار نیستند . حتی اگر صدای 2 بلندگوی بزرگ به گوش می رسد ، لازم نیست یکی را برای پذیرفتن انتخاب کرد ، لازم نیست صدای بلندگو را وحی دانست و وظیفه خودمان را اطاعت از صدای بلندگو . لازم نیست فکر کنیم هرچیزی که از بلندگو پخش می شود بی نقص و کامل است .
با ارجحیت بخشی و رسمیت بخشی به این بلندگو ها آن ها را برای مدت بیشتری زنده نگه خواهیم داشت . انسان ها اما نمیفهمند با در اختیار گذاشتن همین صدای ضعیف یک نفره شان در اختیار این بلندگو ها بعد از مدتی به اهدافی دست پیدا خواهند کرد که اصلا در جهت اهداف خودشان شاید نبوده است .